تعمیرگاه ستفیکس

درمان افسردگی بدون عوارض جانبی بوسیله اسكن مغز

درمان افسردگی بدون عوارض جانبی بوسیله اسكن مغز

تعمیرکار: تخمین زده می شود 120 میلیون نفر در جهان گرفتار افسردگی باشند و با این حساب می توان گفت افسردگی متداول ترین اختلال روانپزشکی در بین بزرگسالان است.


به گزارش تعمیرکار به نقل از ایسنا و به نقل از ادونسدساینس، درمان هایی مثل روان درمانی(گفتار درمانی)، داروهای ضد افسردگی و حتی درمان با الکتروشوک در دسترس و تا حدودی موثرند اما بر روی تعداد قابل توجهی از بیماران اثر ندارند. علاوه بر آن این درمان ها معمولا با عوارض جانبی خفیف تا شدید همراه هستند، مانند خستگی، حالت تهوع، بی اشتهایی، از بین رفتن میل جنسی و بی خوابی در نتیجه بهبود نتایج ناشی از درمان و ایجاد ابزاری جدید برای افزایش درمان های ضدافسردگی موضوع مهمی است.
تحریک مغناطیسی مداوم مغز که با نام اختصاری "rTMS" نیز شناخته می شود روشی است که به پژوهشگران اجازه می دهد تا به صورت مصنوعی و غیرتهاجمی مغز انسان را تحریک کنند. برای این کار از یک سیم پیچ به شکل عدد 8 انگلیسی استفاده می شود تا میدان مغناطیسی ضربان داری تولید شود. سپس میدان الکتریکی عمودی ایجاد می شود که اگر به سمت مغز هدایت شود می تواند موجب تغییر عملکرد منطقه ی مورد نظر گردد.
این مساله پژوهشگران را به فکر فرو برد: آیا می توان از این روش برای درمان مشکلات روانپزشکی مانند افسردگی استفاده کرد؟ قسمتی از مغز به نام قشر خلفی جانبی پیش پیشانی که مسئول تنظیم احساسات است در بیماران مبتلا به افسردگی کم کار است، تحریک این بخش به وسیله ی آرتی ام اس(rTMS) می تواند موجب فعالیت طبیعی این بخش شده و به بیماران کمک نماید.
مطالعات بالینی و تحقیقاتی نشان داده که در حقیقت درمان این منطقه از مغز به وسیله ی روش آرتی ام اس موجب کاهش ۳۰ درصدی علایم افسردگی می شود. بااینکه شاید این میزان برای آرتی ام اس رقم شایان توجهی نباشد اما تاثیری مشابه داروهای ضد افسردگی می گذارد، بدون اینکه عوارضی داشته باشد.
بررسی امکان افزایش اثرگذاری روش آرتی ام اس بسیار مهم می باشد، برای اینکه این درمان می تواند برای خیلی از بیمارانی که روش های درمانی دیگر برایشان موثر نبوده مانند روان درمانی و دارودرمانی موثر باشد.
شخصی سازی درمان ها برای بهبود نتیجه
همانطور که علم اعصاب در حال رشد است دانش ما در مورد اختلالات خلقی نیز رشد می کند. دانشمندان بجای آن که منتظر گزارش هایی در مورد علایم بیماری بمانند مستقیما مغز را برای یافتن پاسخ هایشان بررسی می کنند.
مطالعات تصویربرداری مغز که شامل دهها هزار بیمار افسرده می شود، الگوریتم های یادگیری ماشین را برای تشخیص نشانه های رایج مغز آماده کرده تا بتواند بیماران را برمبنای مغزشان دسته بندی کند. این روش موجب آشکار شدن زیرمجموعه های متفاوت افسردگی شده که هر کدام اختلالات و ناهنجاری های مغزی خاص خودرا دارند. اطلاعات به دست آمده بسیار مهم هستند برای مثال اگر بیماری اختلالات مغزی متفاوتی از خود نشان دهد در آن صورت درمان های هدفمند مثل تحریک قشر مغز کمکی نخواهد کرد. درمان منحصر به فرد هر شخص می تواند تاثیر بالینی را به شدت افزایش دهد.
ترکیب تصویربرداری مغزی و آرتی ام اس
این چالش ها را می توان با ترکیب دو درمان آرتی ام اس و تصویربرداری مغزی مانند تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی یا اف ام آرآی(fMRI) حل کرد. در اف ام آرآی فعالیت مغز به صورت غیر مستقیم توسط اندازه گیری اکسیژن رسانی خون و جریان آن مورد بررسی قرار می گیرد. با فعال شدن قسمتی از مغز تقاضای آن برای اکسیژن بیشتر می شود. این تقاضا با افزایش جریان خون در آن منطقه پاسخ داده می شود. با این وجود ترکیب این دو روش کار راحتی نیست برای اینکه هر دوی آنها از میدان مغناطیسی قوی استفاده می نمایند که ممکنست با یکدیگر تداخل پیدا کنند. همانطور که یک آهن ربا بر آهن ربای دیگر اثر می گذارد استفاده از آرتی ام اس و اف ام آرآی بدون انجام اقدامات احتیاطی ممکنست به تعاملات ناخواسته بین آنها بیانجامد و در نتیجه موجب بی استفاده شدن داده های به دست آمده شود.
در تحقیقاتی که بتازگی در "وایرز"(WIREs Cognitive Science) انتشار یافته است دکتر دزموند اوتس(Desmond Oathes) و همکارانش از دانشگاه پنسیلوانیا گزارشی درمورد روش های فعلی برای مقابله با این مشکل ارایه داده اند.
یک چاره ساده آنست که از این دو روش بطور جداگانه استفاده گردد تا ترکیب آنها موجب اختلال نشود. برای مثال پژوهشگران می توانند از اف ام آرآی و آرتی ام اس برای مشاهده ی فعالیت مغز قبل و پس از درمان به دنبال هم استفاده کنند. چنین مطالعاتی قبل از این نیز انجام شده و به درک ما از عملکرد آرتی ام اس کمک چشم گیری کرده است. پژوهشگران همین طور دریافتند که بررسی فعالیت مناطق هدف در مغز قبل از شروع درمان آرتی ام اس می تواند احتمال موفقیت یا عدم موفیت درمان را پیش بینی نماید.
استفاده از روش آرتی ام اس در مناطقی از مغز که فعالیت خودرا با قشر قدامی سابجینال(sgACC) مغز هماهنگ می کند می تواند موجب نتایج درمانی بهتری شود. این مساله قابل توجه است برای اینکه این بخش از مغز نقش مهمی در تنظیم احساسات دارد و همین طور بر روی افسردگی تاثیر می گذارد. این یافته ها نشان میدهد که تاثیر روش آرتی ام اس فقط بر روی بخش مورد هدف قرار گفته نیست. این مساله منطقی است برای اینکه مغز یک سیستم عصبی پیچیده است و تحریک یک مکان می تواند موجب ایجاد تغییر در مناطق دور اما متصل بهم شود. انتخاب مناطق مربوط به قشر قدامی در هر بیمار می تواند پاسخ نتیجه ی بهتر درمانی شود.
به امید درمان های موثرتر
برای تایید این مساله باید روش آرتی ام اس باید در حالی صورت گیرد که اسکن ام آرآی(MRI) از مغز گرفته می شود. این کار به پزشکان این امکان را می دهد تا تاثیرات فوری و پایدار تحریکات مناطق مغز و مناطق مربوط به آن مثل قشرقدامی را مشاهده کنند.
دوره های کوتاه مدت آرتی ام اس درون دستگاه اسکن می تواند به درک چگونگی انتشار تحریکات و رسیدن آن به قشر قدامی و نحوه ی تاثیر آن بر عملکرد این منطقه کمک نماید. این مساله به پژوهشگران اجازه می دهد تا به سرعت مناطق مطلوب درمانی در هر بیمار را بر طبق توانایی آن مناطق بر اثرگذاری روی قشر قدامی یا سایر مناطق مربوط به افسردگی پیدا کنند. بااینکه این روش چالش برانگیز است اما هم اکنون از آن در "مرکز مدولاسیون عصبی در افسردگی و استرس" در دانشگاه پنسیلوانیا مورد استفاده قرار می گیرد. آنها از سیم پیچ های سازگار با دستگاه ام ارآی استفاده می نمایند. این ترکیبات فرومغناطیسی از ایجاد خرابی در تصاویر مغزی جلوگیری می کنند.
بیماران ابتدا اسکن اف ام آرآی انجام می دهند تا مناطق هدف برای انجام آرتی ام اس مشخص شود. سپس از بیرون و درون دستگاه اسکن تحت درمان آرتی ام اس قرار می گیرند تا تاثیرگذاری این اهداف مشخص شود.
روش های جدید در حال توسعه است تا درمان های فردی را افزایش یابد. باتوجه به پیشرفت های حال حاضر در زمینه ی نوروفیدبک(neurofeedback) در ایجاد تصاویری از کارهای مغز و یادگیری ماشین حالا می توان کارهای مغز را در لحظه اندازه گیری نمود و پارامترهای تحریکات آرتی ام اس مانند فرکانس و طول موج را با آن تطبیق داد تا پاسخ درمانی بهتری دریافت شود.
ترکیب دو روش آرتی ام اس و عکسبرداری از مغز کلید رسیدن به درمان های اثرگذارتر است. علاوه بر آن روش های تحریک مغز در حال گسترش است و روش های دیگری مثل تحریک جریان مستقیم درون جمجمه ای یا امواج متمرکز ماورای صوت بیشتر در دسترس قرار می گیرند. هر یک از این روش ها را می توان با اف ام آرآی یا اشکال دیگری از تصویربرداری مغز ترکیب کرد تا اطلاعاتی دقیق تر برای رسیدن به گزینه های درمانی بهتر به دست بیاید.
روش های مدولاسیون عصبی نقش مهمی در درمان اختلالات خلقی دارند و برای آن که به حداکثر توان خود برسند نیاز است طراحی های خلاقانه ی دیگری ایجاد شود.




منبع:

1399/11/26
23:22:41
0.0 / 5
1004
تگهای خبر: تشخیص , تنظیم , دستگاه
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۵
SetFix تعمیرکار